معرفی شهرستان کلیبر
کَلِیبَر از شهرهای خیلی زیبای استان آذربایجان شرقی است. در حدود دهه 50 کلیبر یک شهر کوچک بوده که حتی جمعیتش ۵۰۰۰ نفر بیشتر نبوده است. با سرشماریهایی که انجام شد کلیبر در سال ۱۳۸۵ نزدیک به 11330 نفر و در سال ۱۳۹۰ نزدیک به 12187 نفر جمعیت داشته .شهر کلیبر در ۶۳ (ک م) شمال غرب اهر و در ۲۱۰ (ک م) شمال شرق شهر تبریز و همینطور در ۸۱۲ (ک م) شمال غرب تهران قرار دارد.
عکس های بیشتر
سلام من شهر مجازی هستم و توی این مقاله میخوام راجب شهر کلیبر حرف بزنم اگه به گردشگری علاقه داری یا به اطلاعات احتیاج داری جای درستی اومدی، با من همراه شو تا بیشتر راجب شهر کلیبر اطلاعات کسب کنیم.
کَلِیبَر از شهرهای خیلی زیبای استان آذربایجان شرقی است. در حدود دهه 50 کلیبر یک شهر کوچک بوده که حتی جمعیتش ۵۰۰۰ نفر بیشتر نبوده است. با سرشماریهایی که انجام شد کلیبر در سال ۱۳۸۵ نزدیک به 11330 نفر و در سال ۱۳۹۰ نزدیک به 12187 نفر جمعیت داشته .شهر کلیبر در ۶۳ (ک م) شمال غرب اهر و در ۲۱۰ (ک م) شمال شرق شهر تبریز و همینطور در ۸۱۲ (ک م) شمال غرب تهران قرار دارد. شهر زیبای کلیبر یک آب و هوای معتدل کوهستانی دارد و در سراسر این شهر زیبا از جنگلهای تنک و مراتع پوشیده شده است. این شهر، به دلیل اینکه نزدیک به قلعه بابک است و همینطور در کانون ذخیرهگاه زیستکره منطقه ارسباران قرار دارد در این چند سال گذشته از نظر گردشگری پیشرفت خیلی زیادی داشته است.
استان آذربایجان شرقی
مرکز شهرستان کلیبر
سایر شهرها آبش احمد
فرماندار عدالت حاجیپور
جمعیت 48837 نفر
مذهب شیعه
مساحت 2072 کیلومتر مربع
بارش سالانه ۶۰۰میلیمتر
پیششمارهٔ تلفن 0414
کلیبر، پایگاه بابک خرمدین بوده است و البته ناگفته نماند که در نوشتههایی که وقایع نگاران اسلامی نوشته اند کلیبر را با (بذ) یا (بذین) نام برده اند و در آن زمان با همین اسم شناخته میشدند.بابک خرمدین در سال ۸۱۶ میلادی بر علیه خلافت اسلام قیام کرد و در سال ۸۳۶ میلادی بود که از افشین شکست خورد، اینگونه بود که کلیبر به دست اعراب افتاد. حوادثی که در دوران مقاومت بابک که تقریبا دو دهه طول کشید، کلیبر مورد توجه مورخین مسلمان قرار گرفت.
کتابی به نام (مروجالذهب) و (معادنالجوهر)، که به دست علی بن حسین مسعودی نوشته شده است، اولین کتابی است که مطلبی در مورد کلیبر نوشته است. مسعودی نوشته است که در منطقه بذین با پسر شهرک، مریدان جاودان قیام کرده اند. بعد از تعدادی شکست بالاخره بابک در زادگاهش خودش محاصره شد. بذین زادگاه بابک بوده، اما هنوز در ۳۲۳ هجری، هنوز هم مملکت بابک شناخته میشود. در کتابی به نام (مسالک و الممالک) که متعلق به ابن حوقل بوده، حرفی از کلیبر گفته نشده است. ابن حوقل از جایی به اسم (سیاه کوه) نام برده است، که در نزدیکی آنجا یک نسل از (ترکان) زندگی میکرده اند. ولی با اطلاعاتی که داریم اینطور به نظر مییرسد که سیاه کوه مذکور با منقیشلاق که در سواحل شمال شرقی دریای خزر است یکی باشد.
ابن اثیر در کتابش که نامش (الکامل فی التاریخ) صفحه های بسیاری درباره کلیبر نوشته است. نوشته هایی که او در مورد کلیبر نوشته است اینطور شروع میشود، شروع به پا خواستن بابک مربوط به سال ۲۰۱ است. پایتخت آن شهری به نام بذ بود است و او تعداد زیادی را از سپاهیان خلیفه را کشته است.فردی به نام (یاقوت حموی) در 800 سال پیش در مورد کلیبر اینطور گفته است : بذ: مکانی است مابین آذربایجان و اران، بابک خرمدین که بر علیه معتصم یک شورش راه انداخت از این مکان شروع کرده است، این دو بیت که در پایین قرار دارد از باختری در همین مورد شناخته شده است:
خداوند نگهدار تو باد ای جنگجوی ترسناک، که در زمان بابک دروازه کفار را واژگون کردی...این تو بودی که شهر بذ را گرفتی و شرمی چنان فاحش را پوشاندی.
در حوالی بذ، به گفته شخصی به نام (مؤثر)که شاعر بوده، مکانی وجد دارد که ابعادش سه فرسنگ است و وقتی در آن مکان نام خدا گفته میشود یک آوای نامرئی جواب میدهد.از همینجا بود که سرخ پوشان، که خرمدین هم نامیده میشدند، به رهبری خود بابک قیام کردند؛ و در همینجا بود که آنها منتظر (مهدی) بودند. در پایینتر از آنجا یک رود بزرگی وجود دارد که گفته میشود آب آن رود بد ترین تب ها را هم خوب میکند. رود ارس در مرز جاری است. درون این منطقه انارهایی وجود دارد و رشت میکند که زیبایی خاص و بینظیری دارند، و البته انجیر و انگور های خیلی خوبی هم در آنجا وجود دارد که آنها را در تشت ها خشک میکنند چون که آفتاب آنجا در پشت ابرهای پهن و ضخیم پنهان شده است. اهالی آنجا از درون آبی که در آنجا است تکههای کوچک طلای سرخ جمع آوری میکنند، در این مورد گفته شده که اگر از آن بخورند باعث فربه شدن زنان میشود. احتمالی هم وجود دارد که تعریف از رد شفا بخش به چشمههای آب گرم روستای متاللی اشاره داشته باشد.حمدالله مستوفی نیز در نیمه قرن 8 هجری چنین نوشته است که : روستایی وجود دارد که در میان جنگلزار است، و دارای یک کوهستان بزرگ وهمینطور قلعه نیکو است، در پایین این قلعه یک رود روان است که دارای یک هوای معتدل است و آبش از رودی که ذکر شده گرفته شده و ثمره اش، قلعه و میوه است، و مردمش آمیخته از ترک و تالش اند و مذهبشان شافعی است. حقوق دفتر خانه اش به مبلغ سه هزار دینار بر روی دفتر است. و این نیز از قلم جا نماند که در توضیحی که یک مترجم فرانسوی در کتابی به نام یاقوت آورده است به جای نام تالش نام مغول را آوردهاست که البته با نگاه کردن و توجه به زندگی ای که مستوفی در زمان ایلخانان داشته اند این نام قابل قبول تر است.
همینطور که به زمان حال نزدیک میشیم نوشتهها و یاداشت هایی که در مورد کلیبر است کمتر و کمتر میشود. البته در در کتب هایی که درباره تاریخ ارسباران هستند، اشاره های خیلی کوچکی به تاریخ معاصر کلیبر شده است. حالا که موضوع به اینجا کشیده شد باید بگوییم که این چهار کتاب جز منابع و مراجع مفید هستند:
اولین کتاب و قدیمی ترین سند که معتبر هم هست کتاب (تاریخ ارسباران) است که به دست سرهنگ (حسین بایبوردی)نوشته8 شده است.ولی متأسفانه شما نمیتوانید این کتاب رو به راحتی به دست بیارید و پیدا کنید.
کتاب بعدی نامش (تاریخ و جغرافیای ارسباران) است که این اثر متعلق به (حسین دوستی)است که بعد از انقلاب اسلامی چاپ شد که در باره این منطقه اطلاعات و نوشته های جدیدتر و همینطور زیادتری را در دستان ما میگذارد.
کتاب (تاریخ اجتماعی و سیاسی ارسباران در دوره معاصر)به دست (ناصر صدقی)نوشته شده است این کتاب خلاصه است و البته طرز علمی نوشته شده.
و کتاب آخر که نامش (نامه ارسباران)است به دست (سیدرضا آلمحمد)نوشته شده که دارای 4جلد است و با توجه به گفته ها و شواهد کتابی جامع است.
زبانی که مردم آنجا با آن صحبت میکنند ترکی آذربایجانی است که البته به شاخه غربی گره جنوبی - غربی (اغوز) خانواده زبانهای ترکی متعلق است.و البته بیشتر افرادی که در آنجا هستند میتوانند با زبان فارسی هم صحبت کنند.
خب دوست عزیز ممنون از این که تا اینجا با من همراه بودی امیدوارم که اطلاعاتی که احتیاج داشتی رو به دست آورده باشی اگه به جاهای دیگه ای هم علاقه داری یا به اطلاعات نیازی داری میتونی داخل صفحه اصلی من اطلاعاتی از اقصی نقاط کشور به دست بیاری.